سینه زنی :نفس بده که نفس زیر این علم بزنم
نفس بده که نفس زیر این علم بزنم
نفس بده که فقط از حَسَنین دم بزنم
سرم فدای قدمهات،آرزو دارم
که سرنوشت خودم را به خون رقم بزنم
سرم خیال تو،دلم هوای بقیع
چه می شود که سری گوشه ی بقیع بزنم
کنار غربت بقیع دمی قدم بزنم
من به عشق تو دل از عالم خاکی کَندم
یاحسین گفتم واز عیش ببین دل کندم
دل به تو دادم با غیر بیگانه شدم
من به عشق تو دل از عالم خاکی کندم
چه بخواهی نخواهی،توتب وتاب مَنی
یاحسن فخر من این است که ارباب مَنی
بین عالم، همه بین الحرمین را عشق است
حرم میرو علمدار حسین را عشق است
ای شه خوبان،مَن عاصیه دار به بقیع راه بده
اذن دیدار بقیع به من ای شاه بده
تو پناهم بده اندر حرم رحمت خود گوهر راز ولا،پادشاه ارض وسماء
اسم تو کار دل من نیست توآقایی منی
ماه دل آرای منی
هستیو عشق منی
ناز به خود دارم ای شاه که مولای منی
ماه دل آرای منی
تو آقای منی
التماس دعا۱۳۹۲/۹/۱۶